مهدیمهدی، تا این لحظه: 17 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

خاطرات خانوادگی ما

نهم ربیع

ایام ربیع است مکرر صلوات بر فاطمه و احمد و حیدر صلوات نابودی وهابیت و آل سعود بر مهدی و بر آل پیمبر صلوات ...
21 دی 1392

فرشته من

فرشته م زمینی شدی.مبارکت باشه اشرف مخلوقات شدنت عزیزم قدمت مبارک.خوش اومدی به دنیای ما.هرچند تو زمونه بدی هستیم ولی تو هم باید بیای تا محک زده شی.پرنده بهشتی من برات بهترینها رو آرزو دارم عزیزم http://www.ninisite.com/clubs/chat.asp?clubID=26316&ChatDate=1-10-1392 اینم آدرس لباس هاته خوشگله ...
18 دی 1392

برف زمستانی

عزیزک خوش قدمم، بعد 7 سال یکشنبه92/10/16 اصفهان لباس سفید تنش کرد.داداشی هم کلی کیف کرد.با بابا رفتن پارک برف بازی کردن.دیروز هم به خاطر برف دبستانها تعطیل بود.داداشی هم ظهر رفت تو حیاط و آدم برفی درست کرد ولی عکسشو ندارم چون دلم درد میکرد نتونستم برم پایین ازش عکس بگیرم .خود داداشی رفت ازش عکس گرفت     ...
18 دی 1392

خوش آمدید

سلام به همه دوستان گلم.این وبلاگ رو واسه این ساختم که خاطرات گلهای نازم رو توش بنویسم تا بعدا بخونن و کیف کنن. ...
9 دی 1392

سالگرد ازدواج

29 آذر یازدهمین سالگرد ازدواج من و بابایی بود.مهدی اول غر میزد که چرا من تو اونروز نبودم.ولی بعد شمع رو هم خودش میخواست فوت کنه.کیک رو مامان و مهدی بریدند. ...
9 دی 1392

آلودگی هوا

  عزیزم چند روزه حال و هوای شهرمون بدجوری خرابه.نفس کشیدنم خیلی سخته.گوش درد هم گرفتم.مهدی نازم،صدای سرفه هات قلبمو به درد میاره.دلم میخواد دستت رو بگیرم و از این شهر آلوده فرار کنم.از اینکه میخوام یه فرشته دیگه رو هم به این شهر آلوده دعوت کنم عذاب وجدان گرفتم.ایشالا این آب و هوا یه جوری درست شه.فردت مدرسه ت تعطیله.احتمالا دوشنبه هم همینطور.کاش دیگه روز آلوده تو هیچ دیاری نبینیم ...
9 دی 1392
1